غرور
هرگز مغرور نشو،
برگ وقتی می ریزه که فکر می کنه طلاست !
آمده بودخانه.اماشلوارنظامی اش رادر نمی آورد.
می گفت:توی جبهه باهمین میخوابیدم.عادت کردم.
نمیخواهم ترک عادت کنم.
بعدافهمیدم مجروح شده بودونمی خواست بفهمم...
برای عبادت ها شرایطی تعیین شده است که مهم ترین آن، اخلاص در نیت است. اهمیت اخلاص در اعمال، تا آنجاست که عمل بی اخلاص، نه تنها مقرب نیست، یعنی شخص را به خدا نزدیک نمی کند، بلکه موجب دور شدن از بساط قرب ربوبی جَلّ وعَلی می شود.
اگر خدا تو را به لبه پرتگاهی برد به او اعتماد کن یا به تو پرواز یاد می دهد یا تو را از پشت می گیرد.
تاحالا به جانبازها سر زده ایم؟
یا بهتر،اصلا به آنهافکرمیکنیم؟
آنها کسانی بودن که خودشونو فدای ماها کردن یک موقع آنها جنگیدن وحالا نوبت ماست که بجنگیم جنگ حتما کشتن نیست...
پسر بچه ی شانزده ساله ای را به اورژانس آوردند.
هنوز از بدن مطهرش دود بلندبود.
بدنش را مواد منفجره سوزانده بود.
چهره اش قابل تشخیص نبود.
لب های مقدسش آیات را تلاوت می کردوازخدا خواهان سلامتی امام بود...
بهش گفتم:
ازخاطرات توسل به علی اصغربگو.
بغض گلویش راگرفت وگفت:
توی معراج هروقت شهداء رومیذاریم داخل کفن.بغل میکنیم. بعضی هاش اونقدرکوچکن که یاد قنداقه می افتیم
در،دنیا زندگی فیلم است.پس سعی کنیم،برای خود کارگردان خوبی باشیم...
پسری کوچک بیش نبود ولی بزرگ بود.
وسط عملیات نشست گفتمش چه وقت استراحته؟
گفت توبروبندپوتینم شل شده خودم میام نشست ولی بلند نشدمسکه هر دوپایش تیر خورده بود...