عشقبازی
بچهات را بغل میکنی و گازش میگیری، نهایت لذت را میبری ولی او جیغ میزند. کسانی که بچه دارند میفهمند. بلاهایی هم که خدا به دوستانش میدهد همین است، نوعی عشقبازی با آنهاست...
بچهات را بغل میکنی و گازش میگیری، نهایت لذت را میبری ولی او جیغ میزند. کسانی که بچه دارند میفهمند. بلاهایی هم که خدا به دوستانش میدهد همین است، نوعی عشقبازی با آنهاست...
از خدا بخواهیم همین غذایی را هم که میخوریم توان بدهد تا برای خودش کارکنیم...
می خواهم بدانی که برای دیدنت از همه داشته هایم می گذرم
می خواهم بدانی که عشق تو ،دل سیاهم را دوباره زنده کرد...
چقدر میخواهی ؟ بکشی از دوری کربلا؟
چقدر هم که از ته دل آه بکشی ، باز هم سینه ات خالی نمی شود...
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، کمی فرصت بدهید...
آخه فکرمیکنم پیر شدم...